محل تبلیغات شما
سوال:
چرا نام امیرالمؤمنین حضرت علی(ع) در قرآن نیامده است تا این همه اختلاف بین امّت به وجود نیاید؟

پاسخ:
1. قرآن کتابی است که به بیان کلیات می پردازد نه ‏جزئیات، اصل امامت به صراحت در قرآن ذکر شده است، اما جزئیات و مصادیق آن به خاطر مصالحی به صراحت نیامده است؛ در حالیکه با تدبر در قرآن همه ی این ‏مسائل و حتی امامت امیرالمؤمنین علی علیه السلام قابل اثبات است.‏
2. چرا سوال به این صورت مطرح نشود که: چرا در قرآن نامی از خلفای راشدین ( ابوبکر و عمر و عثمان ) نیامده تا اختلافی بوجود ‏نیاید؟!! اگر نامی از حضرت علی (ع) به طور مستقیم نیامده است، نامی از خلفای راشدین هم برده نشده است.‏
3. اگر فرضاً قرآن اسم امام را هم تعیین می کرد، از کجا معلوم که اختلاف دیگری بین مسلمانان ایجاد نمی گشت، و از کجا معلوم که به انکار اصل دین و تهمت زدن به پیامبر(ص) منجر نمی شد؟! کما اینکه اصل تهمت زدن به این خاندان پاک سابقه ای دیرین دارد. مثلا گفته می شد که صلاحیت حضرت علی(ع) از طرف خداوند سلب گردیده و پیامبر(ص) در آخرین لحظات عمر خود در بستر، این آیه را از طرف خداوند نسخ و امر خلافت بعد از خود را بر عهده ی شورا گذارده است!!
4. ممکن است گفته شود: اگر در قرآن اسم امام می آمد ریشه اختلاف می خشکید ‏چون قابل تصور نیست که مسلمانان صدر اسلام  بر خلاف متن قرآن عمل بکنند.
درجواب می گوئیم: در موارد متعددی مشاهده شده است که اصحاب و خلفای ‏سه گانه بر خلاف صریح قرآن عمل کردند . اینک نمونه هایی از آن را برمی شماریم:
الف) ابوبکر با آوردن حدیثی که تنها خود شاهد صدور آن از پیامبر اکرم (ص) بود، بر خلاف آیات ‏شریفه وَ وَرِثَ سُلَیْمَانُ دَاوُودَ » (سوره ی نمل آیه ی 16) و  وَإِنِّی خِفْتُ الْمَوَالِیَ مِنْ وَرَائِی وَكَانَتِ امْرَأَتِی عَاقِرًا فَهَبْ لِی مِنْ لَدُنْكَ وَلِیًّا ** یَرِثُنِی وَیَرِثُ مِنْ آلِ یَعْقُوبَ ۖ وَاجْعَلْهُ رَبِّ رَضِیًّا » (سوره ی مریم آیات 5و4) ارث بردن از پیامبران را انکار و  فدک را از ملکیت حضرت فاطمه (س) درآورد.‏
ب) ابوبکر بر خلاف صریح آیه ی 41 سوره ی انفال که می فرماید :  وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُمْ مِنْ شَیْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِی الْقُرْبَىٰ وَالْیَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِینِ وَابْنِ السَّبِیلِ إِنْ كُنْتُمْ آمَنْتُمْ بِاللَّه. » از پرداخت خمس به حضرت فاطمه (س) و اولاد او سرباز زد و احدی بدو ‏اعتراض نکرد.
ج) آیه ی 28 سوره ی نساء که می فرماید: .فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ. » صریحاً در متعه ی نساء است که شیعه و بیشتر مفسران اهل سنت دلالت این آیه را بر مشروعیت متعه، مسلم دانسته اند، اما خلیفه ‏ی دوم آن حکم را ممنوع اعلام کرد.‏
د) عمر،  آیه ی 196 از سوره ی بقره را  که می فرماید: . فَإِذَا أَمِنْتُمْ فَمَنْ تَمَتَّعَ بِالْعُمْرَةِ إِلَى الْحَجِّ. » منسوخ اعلام کرد و دستور داد تا بدان عمل ننمایند.
ه) قرآن کریم در باره ی پیامبر(ص) در آیه ی 3 سوره ی نجم می فرماید:  سخن از روی هوی نمی گوید »  ولی ‏وقتی پیامبر(ص) در روزهای آخر عمر شریف خود در بستر، قلم و دوات برای نوشتن خواست تا بدان وسیله جلوی ضلالت امت را بگیرد، عمر گفت: این ‏مرد هذیان می گوید! و مانع از آوردن کاغذ و قلم شد، در حالیکه این خلاف صریح قرآن است. به این ماجرا در کتب اهل سنّت نیز اشاره شده است که برای نمونه منابع آن را عرض می کنیم: صحیح بخاری ج1ص37 و ج4ص66. صحیح مسلم ج5ص75. مسند احمد ج2ص45 . سنن بیهقی ج9 ص207 و
البته مواردی ازاین دست بسیار است و ما به جهت اختصار به همین مقدار بسنده می کنیم و شما را به مطالعه ی کتابی همچون المراجعاتبرای آشنایی با این کتاب کلیک کنید. ) و همچنین شبهای پیشاور ( برای آشنایی با این کتاب کلیک کنید. ) حواله می دهیم.‏
5. درست است که نام حضرت علی(ع) به طور مستقیم در قرآن نیامده است اما کمال به این است که صفات و اخلاق و خصلتهای خوب فردی در قرآن بیان شود و خود مردم مصداقش را در جامعه پیدا کنند که در این زمینه کسی به پای آن حضرت هم نخواهد رسید. وگرنه اگر کسی کینه ی علی(ع) را داشته باشد، اگر اسم آن حضرت هم در قرآن می آمده آن را طور دیگر توجیه می کردند. مثلا حدیثی داریم که شیعه و سنّی نقل کرده اند که پیامبر(ص) فرمودند: انا مدینة العلم و علیٌّ بابها. * من شهر علم هستم و علی درب آن شهر است. »
عدّه ای از روی دشمنی این حدیث را اینگونه معنا کرده اند که علی در این کلام، حضرت علی(ع) نیست، بلکه علیٌّ بابها » یعنی این شهر، درب بلندی دارد!! لذا به خوبی روشن است که این توجیه نشانه ی کینه و دشمنی با آن حضرت است.
6. حال این پرسش نیز مطرح می شود که طبق آیه ۹ سوره ی حجرات که خداوند در آن می فرماید: ما این قرآن را که مایه ی تذکر است نازل کردیم، و ما به طور قطع آن را حفظ خواهیم کرد » ؛ نمی شد نام حضرت علی(ع) در قرآن ذکر شود و خود خدا از تحریف آن جلوگیری کند؟ 
در این که خدا اراده کرده است تا قرآن تحریف نشود، شکی نیست اما ذات اقدس الهی برای تحقق اراده خود اسباب و عللی می چیند و مجرای اراده خدا برای اینکه تحریف تحقق پیدا نکند، این است که آیات حساسی که مخالفان و منافقان را تحریک می کند، به طور مستقیم در قرآن ذکر نکند؛ در واقع استراتژی و اسباب خدا همین است. از طرفی چون تحریف هزینه بردار است و منافقان قطعا در این زمینه با مخالفت امت رو به رو می شوند و تا مجبور به این کار نشوند دست به تحریف نمی زنند، اگر آیه ای نازل می شد که مجبور به تحریف می شدند، این کار را می کردند. اما خدا دست مردم را نمی بندد و از سوی دیگر به گونه ای آیه نازل نمی کند که انگیزه ای برای تحریف به وجود آید.

چرا نام حضرت علی(ع) در قرآن نیامده؟

چرا برای امام حسین(ع) چهلّم می گیرند؟

علت جمع خواندن نمازهای ظهر و عصر و یا مغرب و عشا

ی ,قرآن ,حضرت ,علی ,آیه ,ع ,در قرآن ,علی ع ,است که ,حضرت علی ,سوره ی

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

John's notes گروه منتظرین مهدی Kenneth's site لوله بازکنی تهران دختر یخی partdesdela ویکیپدیا انجمن علمی حقوق دانشگاه پیام نور دلیجان کانون آگهی و تبلیغاتی تابان گلستان ♡♡ eshghe shishei ♡♡