" پیامبر به خیبر حمله کرد، صفیه را برده ی خود کرد و در همان روزی که شوهرش و پدرش را و بسیاری از اطرافیانش را کشت، با او ازدواج کرد. آیا این روش برخوردی است که یک پیامبر باید داشته باشد؟! کشتن مردان و یدن ثروتها و نشان از رسوم غارنشین ها بود. از یک پیامبر خدا انتظار میرود که رسوم غارنشین ها را تکرار نکند و با این تکرار آنها را جاودانه نکند، بلکه معیار ها و روش های اخلاقی جدیدی را بنیان بگذارد."
این فرد سپس با نقل روایاتی از برخی کتب، سندیت حرف خویش را محکم و واقعی جلوه می دهد و یهودیان خیبر را افرادی مظلوم و بیگناه نشان داده که به آنها در جنگ ظلم شده و این جنگ برای بدست آوردن ن یهودی و ثروت خیبر صورت گرفته بود!! درحالیکه صرف نگاشته شدن برخی مطالب در برخی کتب قدیمی، نمی تواند ادعای کذب این ملحد و همکیشان او را تایید کند، بلکه هر شخص پس از پیامبر شناسی و دین شناسی، باید دقت کند که این مطالب در چه کتبی نگاشته شده؟ نویسنده اش چه کسی بوده؟ از قول چه کسانی روایت کرده و آیا نگارنده و راویان افراد قابل اعتماد بوده اند یا خیر؟ و آیا اصلا افرادی که از قول آنها روایت شده در آن زمان بوده اند؟! و آیا اصلا وجود خارجی داشته اند؟!
پاسخ:
حسن خزّاز گفت: از امام رضا ( علیه السّلام ) شنیدم كه فرمود:
بعضى از كسانى كه ادّعاى محبّت و دوستى ما را دارند،ضررشان براى شیعیان ما از دجّال بیشتر است.
حسن گفت: عرض كردم اى پسر رسول خدا(ص) به چه علّت؟
فرمود: به خاطر دوستیشان با دشمنان ما و دشمنیشان با دوستان ما؛ و هر گاه چنین شود، حقّ و باطل به هم در آمیزد و امر مشتبه گردد و مؤمن از منافق باز شناخته نشود.[1]
برای پاسخ به یاوه گوییهای دکتر سینا لازم است به طور مختصر توضیحی در مورد این ازدواج بدهیم:
ازدواج پیامبر(ص) با "صفیه دختر حیّ بن اخطب" را میتوان در راستای کسب نیرو، کاستن از خصومت دشمنان به واسطه پیوند قبیلهای و بهدست آوردن اقوام بیشتر که بتوانند یاریگر اسلام نوپا باشند، توصیف کرد؛ ضمن آنکه صفیه از بزرگان قوم خویش بود و حضرت رسول(ص)، به کنیزی رفتن و به ذلت و خفت افتادن آنان را خوش نمیداشت.[2]
همچنین این ازدواج، یک حکمت دیگر هم داشت.
در شرایطی که نگاه جامعه به ن اسیر تحقیرآمیز بود و از آنان برای فساد و هوسرانی استفاده میکردند و کمترین حقوقی برای آنان قائل نبودند، پیامبر اسلام(ص) به تکریم ن اسیر به ویژه این همسر خود پرداخت و با فرهنگ سازی نسبت به آزادسازی ن، خود به آزاد کردن آنان اقدام و حتی با آنها ازدواج نمود و به جای کنیزی، آنان را به همسری گرفت.
نه تنها آنها را اکرام کرد؛ بلکه به تربیت آنان اهتمام ویژه نمود. "صفیه" ی تازه مسلمان، از رفتار پیامبر اکرم(ص) با خود چنین گزارش میدهد: ما رأیت احداً قطّ احسن خلقاً من رسول الله(ص). یعنی: بطور قطع، شخصی را به حسن خلق رسول الله(ص) ندیدم [3]».
ثمربخشی این تربیت را میتوان در این جمله ی صفیه» یافت: وی در لحظات آخر عمر پیامبر(ص) قدردانی خویش و دلبستگی و فدایی بودنش نسبت به معلم بزرگ خویش را با جمله ی به خدا سوگند دوست دارم بیماری شما بر جان من بود و شما سالم میبودید.» بیان میدارد.[4]
همچنین برای اطلاع بیشتر از نحوه ی ازدواج پیامبر (ص) با این همسر خود به منابع زیر مراجعه نمائید:
البدایه و النهایه، ج 4، ص 223، طبقات الکبری، ج 8، ص 61.
سعد در طبقات الکبری مینویسد:
پیامبر به صفیه فرمود: اگر مسلمان شوی، آزادت میکنم و تو را به همسری خویش درمیآورم، او اسلام آورد و پس از عدّه ی شرعی با او ازدواج کرد.
در طبقات ابن سعد، ج 8، ص 129، المستدرک على الصحیحین، ج 4، ص 28؛ سیر اعلام النبلاء، ج 2، ص 231 و 232 با صراحت مسلمان شدن صفیه را ذکر کردهاند.
همچنین در کتاب الصحیح من سیرة النبی الأعظم» روایت مسلمان شدن صفیه را نقل کرده است.[5]
در منابع متعددی از جمله: تاریخ یعقوبی، ج 2، ص 56 (واقعه خیبر)؛ الطبقات الکبرى، ج 8، ص 129؛ سیر اعلام النبلاء، ج 2، ص 231 ـ 232 و اسد الغابه فی معرفة الصحابه، ج 5، ص 490، آمده که:
پیامبر(ص) اعتقها و تزوجها» او را آزاد کرد و سپس با وی ازدواج نمود، که عبارت در برخی منابع، با یکدیگر اختلافمختصری دارند ولی در تمام آنها، آزاد شدن صفیه توسط حضرت و ازدواج با وی آمده است.[6]
پس ازدواج پیامبر با صفیه بعد از مسلمان شدن او و آزاد شدنش به دست پیامبر و رعایت عدّه ی شرعی بوده است و صفیه مجبور به این کار نشده است. در مورد کشته شدن پدر و شوهر صفیه که در این جنگ کشته شدند نیز باید گفت پدر صفیه
باید از دکتر علی سینا سوال کرد که شما که اینقدر برای یهودیان دشمن پیامبر (ص) دل میسوزانید و آنها را مظلوم نشان میدهید و چنین سخنانی را به زبان آورده اید، چرا و به چه دلیل یهودیان، منطقه آبا و اجدادی خودشان را با آن آب و هوا رها کرده به سوی یثرب ( مدینه ) می آیند؟! مگر در آن بیابان چه چیزی بوده که آنها تمایل به آنجا داشته اند ؟
دلایل اقدام پیامبر به جنگ با یهودیان همه حکایت از خیانتهای فراوان یهود به تشکیلات تازه تاسیس مسلمانان را دارد. مدینه نخستین پایتخت حكومت پیامبر(ص) است؛ در تاریخ آمده است نخستین گروهی كه به یثرب (مدینه) آمدند، یهودیان بودند كه این شهر را بنیان گذاردند.
حال این سوال پر رنگ مطرح است که یهودیان كه میدانند پیامبر آخرامان در مكه مبعوث میشود چرا به مكه نیامدند؟چرا در منطقهای ( مدینه ) مستقر شدند كه خالی از سكنه است؟
چرا یهود در سرزمین حجاز پراكنده شدهاند در حالیكه منطقه میان این دو كوه عیر و احد منطقه مد نظر آنهاست؟
ادعای یهودیان بر استقرار در مدینه این است كه در یافتن مصداق این منطقه دچار خطا شدهاند و برخی به خیبر، برخی به تبوك و برخی نیز در مناطق دیگر ساكن شدهاند. با نگاهی دقیق به محل استقرار آنها در مییابیم كه آنها بر سر راه مدینه به قدس قرار گرفتهاند تا راه پیامبر(ص) به بیتالمقدس را ببندند.
پیامبر(ص) از هر راهی كه بخواهد به سرزمین فلسطین (كنعان) برود یهودیان پیشاروی او بودند و باید از هفت خاكریز عبور میكرد. بنیقریظه، بنیمصطلق، بنینظیر، خیبر، تبوك، موته و قدس.
در سیزده سالی كه پیامبر (ص) در مكه بودند، هم فاقد قدرت بودند و هم به دلیل شرایط حاكم بر مدینه حتی حق اعتراض به آزارها و شكنجهها را نداشتند، به دلیل آنكه در مكه همه با هم قوم و خویش بودند.
قدرت و حكومت پیامبر از مدینه آغاز میشود و گسترش مییابد بنابراین عملیات آشكار یهود از این نقطه آغاز شد. پس از ورود پیامبر(ص) به مدینه، هیئتی متشكل از سه قبیله ی یهودی بنیقریظه، بنینظیر و بنیقینقاع خدمت حضرت رسیدند و گفتند: ما آمدهایم با شما صلح كنیم كه به سود و زیان تو نباشیم و كسی را علیه تو یاری نكنیم و متعرض یارانت نشویم. تو هم متعرض ما و دوستانمان نشوی تا ببینیم كار تو و قومت به كجا میانجامد.
پیامبر (ص) پذیرفت و قراردادی نوشته شد. در این قرارداد ذكر شد كه اگر یهود تعهدات این قرارداد را نادیده بگیرد رسول خدا(ص) میتواند خون ایشان را بریزد، زن و فرزندانشان را اسیر و اموالشان را غنیمت بگیرد که مفاد این قرارداد نیز در آیین خود یهود موجود بود.
شگرد كلی یهود این بود كه پیش از آنكه عملیاتی را ضد پیامبر(ص) راه اندازد، مشركان و منافقان را به میدان آورد و با توجه به آیه 82 سوره مائده، یهود محور اصلی است و دشمنی مشركان نسبت به یهود تبعی است.
______________________________________
[1]. صفات الشیعه، ص 8
[2]. پیامبر (ص) می فرمایند: کریم و بزرگ قومی که به ذلت و سختی افتاده، احترامش کنید.» (بحارالانوار، ج 31، ص 133). همچنین ر.ک: به: سنن الکبری، ج 8، ص 168 و مناقب آل ابی طالب، ج 3، ص 207.
[3]. طیبی، ناهید، زن در چشم پیامبر، ص 102 به نقل از سهیلی؛ روض الانف، ج 7، ص 104؛ متقی هندی، کنزالعمال، ح 37609.
[4]. همان ص74
[5]. الصحیح من سیرة النبی الأعظم، ج ، ص 83.
[6]. در صحیح مسلم، ج 4، ص 146 نیز این موضوع ذکر شده است.
چرا نام حضرت علی(ع) در قرآن نیامده؟
ص ,پیامبر ,ج ,صفیه ,ازدواج ,كه ,پیامبر ص ,را به ,ازدواج پیامبر ,ص با ,با او
درباره این سایت