محل تبلیغات شما
. پس از آنکه شمر ملعون سر مطهّر سیّدالشّهدا (ع) را جدا کرد، از روی سینه ی امام(ع) برخاست و بلافاصله آن سر غرقه به خون را بر نیزه ی بلندی زد و به آواز بلند گفت: الله اکبر!
چشم لشگر کفرکیش عمرسعد که به سر مطهّر افتاد، تمام با صدای بلند تکبیر گفتند! 
سِرّ اینکه شمر ناپاک سر مطهّر را بر نیزه ی بلند زد این بود که تمام سپاه آن را ببیند و آسوده شوند بعد از بریدن سر مبارک امام(ع) زمین شروع کرد به لرزیدن و از فضا صداهایی بلند شد و خورشید چنان تیره و تار شد که ستارگان ظاهر شدند.
بعد از آنکه سر مبارک فرزند رسول خدا(ص) را از بدن جدا کرده و بالای نیزه زدند تا یک ساعت مردم مات و متحیّر بودند؛ زیرا زمین می لرزید و در فضا صداهای هولناک و وحشت زا به گوش می رسید و از طرفی قرص خورشید گرفت و هوا تاریک و ظلمانی شد و ستاره ها ظاهر گشتند و مقارن با همین حوادث از آسمان خون بارید، بادهای سرخ و سیاه وزیدند و عالم را دگرگون نمودند و وحشت عجیبی در مردم پیدا شد و خوف داشتند که از بالا عذاب نازل شود و زمین اهلش را فرو ببرد. ولی پس از ساعتی هوا کم کم روشن شد و گرد و غبار فرو نشست، سرخی برطرف گردید، لرزش زمین ساکن و آرام شد.حالت مردم عادی گشت و از حیرت و ماتی درآمدند و دومرتبه بنای طغیان و سرکشی را گذاردند! دست ظلم و تعدّی گشودند و شرارت و قساوت را اعاده کردند و بر سر امام غریب ریخته و آنچه لباس در تن داشت، به غارت بردند.
 پیراهن شریفش را اسحق بن حیوة حضرمی برداشت و بر تن پوشیده که به مرض برص مبتلا شد و موی سر و صورتش ریخت و به فرموده ی مرحوم علّامه سیّد بن طاووس در کتاب لهوف، در این پیراهن صد و سیزده سوراخ بود که از نوک نیزه و تیر و شمشیر سوراخ سوراخ شده بود.
عمامه ی آن حضرت را به فرموده ی سیّد در لهوف، اخنس بن مرثد و به روایت دیگر جابر بن یزید اَودی برداشت و بر سر بست که دیوانه یا به قولی مجذوم ( آنکه مبتلا به مرض جذام است) شد.
نعلین مبارکش را اسود بن خالد ربود و انگشتر آن حضرت را بَحدل بن سلیم با انگشت مبارکش قطع کرد و ربود. ارباب تاریخ نوشته اند: جناب مختار علیه الرّحمة به سزای این کار، دستها و پاهای او را قطع نمود و گذاشت در خون خود بغلطد و به درک اسفل واصل شود.
قطیفه ی خز آن امام همام را قیس بن اشعث برد و از این جهت وی را قیس القطیفه نامیدند. در روایت آمده است که آن ملعون به جذام مبتلا شد و اهل بیتش از او کناره گرفتند و وی را در مزابل ( زباله دان ها) افکندند و در حالی که زنده بود سگها گوشتش را پاره پاره کردند.
زره آن حضرت را عمر بن سعد حرامزاده برداشت و وقتی که مختار علیه الرّحمة او را به جهنم فرستاد، آن زره را به قاتل او یعنی ابو عمره بخشید. مرحوم محدّث قمی در منتهی الآمال می نویسد: و چنین می نماید که آن حضرت را دو زره بوده؛ زیرا گفته اند که زره دیگرش را مالک بن یسر ربود و دیوانه شد.
شمشیر آن حضرت را به روایت شیخ مفید در ارشاد، اسود بن حنظله برداشت و به روایت دیگر فلافس نهشلی ربود. مرحوم محدّث قمی در منتهی الآمال می نویسد: این شمشیر غیر از ذوالفقار است.زیرا ذوالفقار از ذخائر امامت و نبوت بوده که مصون و محفوظ می باشد.
سراویل ( شلوار ) فوقانی آن حضرت را به فرموده ی سیّد در کتاب لهوف، ابحر بن کعب تمیمی برد و سراویل تحتانی را که از اهل حرم خواسته و خود حضرت چند جای آن را پاره کرده بود، بحیر بن عمر ربود که به نوشته ی طریحی در منتخب، فی الفور دست های آن ملعون شل و از کار افتاد.
وَسَیَعْلَمُ الَّذِینَ ظَلَمُوا أَیَّ مُنْقَلَبٍ یَنْقَلِبُونَ .
آنان كه ظلم و ستم كردند به زودی خواهند دانست كه به چه كیفرگاهی باز می گردند.  
سوره ی شعرا. آیه ی 227

منبع: 
کتاب ارزشمند مقتل الحسین از مدینه تا مدینه.
مؤلف: مرحوم آیت الله سیّد محمّد جواد ذهنی تهرانی (ره)
صفحه ی 741 الی 744

چرا نام حضرت علی(ع) در قرآن نیامده؟

چرا برای امام حسین(ع) چهلّم می گیرند؟

علت جمع خواندن نمازهای ظهر و عصر و یا مغرب و عشا

ی ,بن ,سر ,حضرت ,ربود ,نیزه ,شد و ,حضرت را ,آن حضرت ,و به ,و از

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

Brenda's blog Vernon's life كـــانون فرهــــنگی آمــوزش قـلـم چــی دختران مشــــهد وبلاگ دکتر محمدرضا یوسفی عشــقـــــــ چیــــستــــ ؟؟؟ پــایــــگـاه خبــــــری همـــــراه رهبــــــــــر0834 geablyviwilch وبلاگ اختصاصی محمد آهنگر داودی begnotomeals sertiotorri