محل تبلیغات شما

سؤال :

کلینی[1] در الکافی( و همچنین بزرگانی دیگر ) باب مستقلی به این عنوان آورده است : ( ن از زمین ارثنمی برند. )

 و در این مورد از ابی جعفر(ع) روایت کرده است کهگفت:  ن از زمین سهمیه ارث ندارند. (فروعالکافی کلینی7/127)

در اینروایت حضرت فاطمه(س) یا کسی دیگر استثناء نشده است. پس بنابراین طبق روایات مذهب شیعه،حضرت فاطمه(س) حق ندارد که خواهان ارث از پیامبر(ص) باشد و اگر این باغ، ارثیه وحقّ آنها بوده است، چرا حضرت علی(ع) بعد از رسیدن به خلافت، آن را مطالبه نکرده وبرای خود پس نگرفتند؟! این نشان می دهد که حقّی برای آنها در موضوع باغ فدک وجودنداشته است و این موضوع یا نشانه ی علاقه ی به دنیا از طرف حضرت فاطمه(س) بوده ،یا ساخته و پرداخته ی ذهن شیعیان است. اگر دنیا طلبی در آن حضرت نبوده، پس اینموضوع ساخته و پرداخته ی ذهن شیعیان است.


پاسخ: 

موضوعی را کهشبهه پراکنان خواسته اند از ارائه ی ناقص این مطالب استفاده کنند آن است که حضرت فاطمهی زهرا(س) از پدر خود، پیامبر بزرگوار اسلام(ص) ارثی نمی برد و آن ارثی که در این سؤالاز آن صحبت شده، زمین فدک است. در ادامه ی مطلب نیز به این موضوع اشاره می کند که حضرتعلی(ع) مستحق تر است به این که مطالبۀ فدک کند و حال آنکه پس از به قدرت رسیدنچنین کاری نکرد!

موضوعیکه در ابتدا به نظر می رسد باید روشن و واضح شود آن است که بدانیم فدک کجا بوده وچگونه به پیامبر(ص) رسیده و آیا ماجرای احقاق حق فدک از سمت بانوی دو عالم را بایداز قاعده ی ارث پی گیری نمود و روی آن بحث کرد یا خارج از این قاعده است؟ به عبارتدیگر باید دید فدک ارثیه حضرت زهرا(س) بوده یا در زمان حیات پیامبر اکرم(ص) ایشان مالکحقیقی آن بوده اند؟ چرا که بحث در رابطه با مالکیت حقیقی آن خارج از مسئله ارث است.

فدکسرزمینی آباد در سراشیبی خیبر با چشمه ای پرآب و منطقه ای وسیع برای کشاورزی وقلعه ای مهم بود و نخلستانهایش از خیبر بیشتر بود.ساکنان آن عده ای از یهود بودندکه با اهل خیبر در ارتباط بودند و رئیس آنان در روز فتح آنجا مردی به نام " یوشعبن نون " بود. نام این سرزمین هم به اسم " فدکبن هام"  اول کسی که درآنجا ست یافته بود می باشد. این باغ ها در شمال مدینه واقع شده بود و هم اکنوننیز باقی است و به نام الحایط خوانده می شود. پس از فتح خیبر توسط امیرالمؤمنینعلی(ع) در سال هفتم هجرت و حدود چهار سال قبل از رحلت پیامبر(ص)؛ آن دو بزرگوارانبه دستور خداوند در تاریکی شب و بدون حضور سپاهیان مسلمان به سمت فدک رفته تا آنجارا فتح کنند. 

یهودیان فدک که پیگیر اخبار فتح خیبر بودند و روز قبل خبر فتح آنقلعه ی عظیم را دریافته بودند، از وحشت به قلعه ی درون فدک پناه برده و سراسر شبرا در اضطراب می گذراندند. وقتی پیامبر(ص) و امیرالمؤمنین علی(ع) به دیوارهایقلعه ی فدک رسیدند، امیرالمؤمنین بر کتف پیامبر(ص) قرار گرفت سپس حضرت برخاست و اورا با خود بلند کرد و با معجزه ی الهی، امیرالمؤمنین از دیوار قلعه ی فدک بالارفت؛ آنگاه که بر فراز دیوار قرار گرفت، با صدای بلند رو به اهل قلعه اذان گفت وصدای تکبیر بلند نمود. مردم قلعه ی فدک که گمان می کردند مورد هجوم سپاهیان مسلمانقرار گرفتند، به سوی درب قلعه فرار کردند و آن را باز کرده و از آنجا فرار کردند وپراکنده شدند. امیرالمؤمنین با دیدن این صحنه از دیوار قلعه پایین آمده و بههمراهی پیامبر(ص) که در بیرون قلعه منتظر بود، در مقابل آنان قرار گرفتند و باآنان درگیر شدند و هجده نفر از بزرگان آنان به دست امیرالمؤمنین علی(ع) به قتلرسیدند و در نتیجه بقیه تسلیم شدند. یهودیان فدک از پیامبر(ص) درخواست کردندخودشان را آزاد کند و اموال شخصیشان را به تناسب نصف با پیامبر(ص) مصالحه کنند وسرزمین فدک نیز طبق آیه ی یک الی سه ی سوره ی ، به عنوان ملک شخصی پیامبر(ص)درآمد، زیرا این سرزمین بدون لشکرکشی مسلمانان فتح شده بود. بر این اساس، سرزمینفدک به صورت یکپارچه از آنِ پیامبر(ص) شد که می بایست آن دسته از مردم فدک کهترجیح دادند در آن مکان بمانند، در آنجا کار کنند و درآمد آن را به ازای دریافتاجرت به حضرت تسلیم کنند.

عموممحدثان و مفسران شیعه و گروهی از دانشمندان سنی می نویسند:

پساز فتح فدک وقتی آیه ی 26 سوره ی اسرا مبنی بر اینکه: وَ آتِ ذَالْقربی حَقَّهُ وَالْمِسْکینَ وَ ابْنَ السَّبیل * حق خویشاوندان و مساکین و در راه ماندگان را بپرداز» توسط جبرئیل بر پیامبر(ص) نازل شد، پیامبر(ص) از جبرئیل پرسید منظور چه کسانیهستند و این حق کدام است؟

جبرئیلاز طرف خداوند عرضه داشت: فدک را به فاطمه عطا کن.

آنگاهپیامبر(ص) دختر خود حضرت فاطمه(س) را خواست و فدک را به وی واگذار کرد[2]. ناقلاین مطلب ابوسعید خدری یکی از صحابه بزرگ رسول اکرم(ص) است.

کلیه مفسران شیعه و سنیقبول دارند که این آیه در حق نزدیکان و خویشاوندان پیامبر(ص) نازل شده است و دختر آنحضرت بهترین مصداق برای ذَا الْقُرْبی » است. خلاصه ی گفتار آن که آیه در حق حضرتزهرا(س) و فرزندان وی نازل شده و مورد اتفاق مسلمانان است ولی این مطلب که هنگام نزولاین آیه پیامبر(ص) فدک را به دختر گرامی خود بخشید مورد اتفاق تمام دانشمندان شیعهو برخی از دانشمندان سنی است. در نتیجه می توان گفت مسئله فدک و قضاوت در مورد آن ازقواعد و قوانین ارث خارج بوده و این زمین در زمان حیات پیامبر(ص) به حضرت زهرا(س) بخشیدهو هدیه شده و ایشان مالک آن بوده اند. فلذا فدک اصولاً ارث نبوده تا به آن حضرت برسدیا نرسد!!

پس سوالکننده با حقه بازی تمام خواسته فدک را ارثیه معرفی کند و سپس هر طور می خواهد راجعبه آن قضاوت نماید!

اما مطلبمهمی که باید به آن اشاره نمود این است که احادیثی که سؤال کننده از آن استفاده نمودهو خواسته منظور خود را با آن به نتیجه برساند در کتب ذکر شده موجود است لکن سؤال کنندهاحادیث را به طور کامل بیان نکرده تا موضوع به طور کامل روشن گردد. مسئله ی ارثی کهدر این احادیث آمده با توجه به احادیث قبل و بعد آن مربوط به ارث بردن زن از شوهر خوداست، نه دختر از پدر خود! پس از این جهت نیز اشکال مردود است چرا که همه می دانیم حضرتفاطمه(س) دختر پیامبر بزرگوار اسلام(ص) بوده است نه همسر ایشان!

وقتیفدک توسط خلیفه ی اول ابوبکر از حضرت فاطمه ی زهرا(س) که آیه ی تطهیر در موردشاننازل شده بود غصب شد و دلایل و شهادت آن حضرت مبنی بر اینکه آن سرزمین هدیه ی رسولخدا(ص) در زمان حیات خویش به آن حضرت بوده مورد قبول واقع نشد،! آن حضرت موضوع ارثرا مطرح فرمودند تا حتّی المقدور از این طریق بتوانند حقّ خویش را بگیرند که بازهم مخالفین با ساخت احادیث جعلی مبنی بر اینکه ما گروه پیامبران طلا و نقر و زمین و خانه به ارث نمى گذاریم، ما ایمان و حکمت و دانش و حدیث به ارث مى گذاریم وهرچه از ما بماند صدقه است و به بیت المال تعلق دارد؛ از رد کردن حقّ آن حضرت به ایشان خودداری کردند! زیرا بهترآن بود که درآمد زیاد ناشی از کشاورزی و نخلستان واقع در فدک، در دست آنها باشد وطبق گفته ی عمر به ابوبکر بر این معتقد بودند تا زمانی که این ملک در دستانامیرالمؤمنین علی(ع) و فاطمه ی زهرا(س) باشد و درآمد آن توسّط ایشان بین فقرا ونیازمندان تقسیم شود، قلوب خلق متوجه علی(ع) می شود و خلافت آنها مستقر نمی گردد.اگر هم اشتباه خود را قبول و فدک را رد می کردند و به صاحبش پس می دادند، فردا نیز مجبور می شدند خلافترا ( که حق آنها نبود ) به صاحب اصلیش برمی گرداندند و این موضوع از این جهت نیزموقعیت آنها را به خطر می انداخت.


واما اینکه چرا امیرالمؤمنین علی(ع) بعد از رسیدن به خلافت فدک را پس نگرفت بایدگفت: شخصى از امام کاظم (ع) پرسید: چرا على (ع) فدک را باز پس نگرفت، امام(ع) در جوابفرمودند: ما اولیاى مردم هستیم و حقوق آنان را از ستمگران باز پس میگیریم، ولى براىخودمان باز پس نمیگیریم. 

و شایدسرّ این اقدام حضرت علی و کلام امام کاظم علیهم السلام را در بتواندر یک جمله خلاصه کرد و آن اینکه برگرداندن فدک به عقیده ی برخی، تلاش در جهت رسیدنبه منافع شخصی تلقی می شد و در آن شرایط حساس صلاح نبود که به این مسائل دامن زده شود؛به علاوه دوره ی خلافت ایشان آن قدر کوتاه و همراه با جنگ ها و کارشکنی های گوناگونبود که به ایشان اجازه ی اصلاحات اساسی را در بسیاری موارد نمی داد. همچنین روایاتیکه از سوى امامان معصوم (ع) وارد شده است به نحوی به این مسائل اشاره دارند:

1. وجودشرایط خاص در زمان به خلافت رسیدن مولا امیرالمؤمنین علی(ع)

بهگفته ی علّامه سلطان الواعظین شیرازی، امام علی(ع) در شرایطی حکومت را در دست گرفتکه مردم از ت‌های عثمان ناخرسند بودند، ولی نسبت به ت‌های دو خلیفه پیشین بهویژه ت‌های عمر رضایت داشتند. ت‌ها و سنّت‌ های عمر، در جامعه اسلامی آن زمانریشه دوانده بود. مردم حاضر نمی‌شدند از آن سنت‌ها و ت‌ها دست بردارند. ابن ابیالحدید در این باره می‌نویسد:

در زمانزمامداری امام علی(ع) در کوفه مردم تجمع کردند و از حضرت خواستند فردی را به عنوانامام جماعت نماز تراویح[3] منصوبکند، تا در شب‌های ماه رمضان نمازهای مستحبّی را با او به جماعت برگزار نمایند. حضرتبه آنان گوشزد نمود این کار بدعت و برخلاف سنّت رسول الله(ص) است و پیامبر(ص) به جماعتخواندن نمازهای مستحبّی را منع کرده است. اما آنان بدون توجّه به رهنمود حضرت، یا به عنوان امام جماعت برگزیدند و نماز تراویح را به جماعت برگزار کردند!! 

خبر بهگوش حضرت علی(ع) رسید و برای نهی از منکر، فرزندش امام حسن مجتبی(ع) را فرستاد و باآنان در این باره سخن گفت. آن عده وقتی دیدند حکومت علوی در پی جلوگیری از این کاربرآمده است، فریاد زدند: ای وای، سنت عمر را می‌خواهند نابود کنند.!! با وجودی کهامام علی(ع) مردم را آگاه نمود که در زمان پیامبر (ص) چنین نمازی متداول نبود، و ایننماز در زمان عمر بنا نهاده شد و رسول خدا اجازه نداد نمازهای مستحبی به جماعت خواندهشود، ‌مردم حاضر نشدند از سنّت عمر چشم پوشی نمایند و تابع فرمان امام علی(ع) باشند!بنابراین چگونه حضرت می‌توانست فدک را به فرزندان فاطمه(س) پس بدهد[4]؟

 

2.گذشتزمان این حادثه و عدم ضرورت طرح مجدد آن از سوی حضرت علی(ع)

 ابو بصیر مى‏گوید: از امام صادق (ع) پرسیدم: چراحضرت على (ع) پس از به حکومت رسیدن فدک را پس نگرفت؟ آن حضرت فرمود: چون ظالم و مظلومهر دو مرده بودند و خداوند ظالم را کیفر و مظلوم را پاداش داده بود و على بن ابى طالب(ع) خوش نداشت چیزى را که غاصب آن کیفر و مغصوبه ی آن پاداش دیده، برگرداند[5].

یعنی بهای فدک برای امیرالمؤمنین علی(ع) بی اهمیت و برنگرداندن آن به فرزندان حضرت فاطمه (س) مانند یک پرچم برافراشته برای رسوایی عمل غاصبین آن تا قیامت گردید.

 اصل فدکدر این میان موضوعیت نداشت و غرض چیز دیگری بود و آن احقاق حق علی(ع) یعنی جانشینیالهی پیامبر اکرم(ص) بود که متأسفانه محقق نشد. پس حال که خلافت غصب و اسلام به انحرافکشیده شده و جانشین پیامبر اکرم(ص) بیست و پنج سال خانه نشین گردیده است، دیگر انگیزهای برای برگرداندن فدک باقی نمی ماند و اصلا چه چیز باید برگردانده می شد؟! 

بیست وپنج سال خانه نشینی حضرت علی(ع) یا رنجیده شدن و شهادت پاره ی تن پیامبر اکرم(ص)؟ یاانحراف در دین؟ امیرالمؤمنین علی(ع) چه چیز را باید بر می گرداندند؟ هدف از بازگرداندن فدک، تنها برگرداندن یک سرزمین نبود که حضرت علی(ع) آن را بازستاند، بلکه چیزی بود که بیست و پنج سالِ پیش غصب شد و دیگر قابل بازگرداندن نبود و آن جانشینی و امامتِ بعد از پیامبر اکرم(ص) بود.

آن چیزیکه نباید از دست می رفت، از دست رفت و آن کاری که نباید در اسلام می شد، شد.

هدف غاصبینبه ثمر نشست و زحمات پیامبر اکرم(ص) بی اجرگردید. 

درضمن اگر همان طور که سؤال کننده به این احادیث استدلال می کند که زن از زمین ارث نمیبرد، پس چرا عایشه (دختر ابوبکر) و حفصه ( دختر عمر) مدعی و خواهان ارث از پیامبر بودهاند و با همین روش، پدران خود ابوبکر و عمر را در خانه ی پیامبر(ص) و در کنارایشان دفن کرده اند؟! اگر بر فرض محال قرار باشد خانه ی پیامبر به همسرانش به ارث برسد،طبق قوانین ارث زن و شوهر، باید سهم الارث عایشه و حفصه از آن خانه به اندازه یک وجبدر یک وجب باشد! چرا که تعداد همسران پیامبر در زمان رحلت ایشان طبق تاریخ، نُه (9) زن بودهکه اگر بخواهند یک هشتم آن خانه را بین نُه نفر تقسیم و به ارث ببرند، می شود یک هفتاد و دوم ، و یقیناً جایی برای به خاکسپاری به اندازه ی طول و عرض قامت یک انسان باقی نمی ماند! 

حال چه پاسخ قانع کنندهای در این باره وجود دارد؟ آیا یگانه دختر پیامبر(ص) از ارث محروم و فقط همسرانشاز ایشان ارث می برند؟! حال آنکه فدک هدیه و بخشش پیامبر(ص) در طول حیات مبارکشانبه حضرت فاطمه ی زهرا(س) بود.

بحثو گفتگو در این موارد و پاسخ به این شبهات بسیار زیاد است، اما به نظر می رسد تاهمین مقدار کافی بوده باشد.



[1] . از محدثان بزرگ شیعه و مؤلف کتاب کافی، از معتبرترین مجموعه‌های روایی شیعهو متوفی سال 329قمری. او در زمان غیبت صغرای امام مهدی(عج) می‌زیست و با برخی از محدثانکه بدون واسطه از امام عسکری(ع) یا امام هادی(ع) حدیث شنیده‌ بودند ملاقات کرده است.

[2] . مجمع البیان، ج3، ص 411؛ شرح ابن ابی الحدید، ج16، ص268؛ الدر المنثور، ج4،ص 177 کنزالعمّال، باب صله رحم، ج2، ص157 ، فتوح البلدان، ص46؛ معجم البلدان ج4، ص240

[3] . در لغت جمع ترویحه به معنای استراحت دادن و راحت گذاردن است و در اصطلاحنمازهای مستحبی خاصی است که آن را در شبهای ماه رمضان می خوانند و اهل سنّت آن رابه جماعت برپا می‌ کنند. وجه تسمیه این نمازها به تراویح آن بوده که امام جماعت پساز هر دو نماز مستحبی که به صورت دو رکعتی برگزار می‌شده، به مردم فرصت استراحت می‌دادهاست.

[4] . سلطان الواعظین شیرازی، شب‌های پیشاور، ص 710

[5] . بحارالانوار، ج 29، ص 395 ح1

[6] . بحارالانوار، ج 29، ص 395، ح2

چرا نام حضرت علی(ع) در قرآن نیامده؟

چرا برای امام حسین(ع) چهلّم می گیرند؟

علت جمع خواندن نمازهای ظهر و عصر و یا مغرب و عشا

ی ,فدک ,ص ,حضرت ,پیامبر ,ع ,پیامبر ص ,علی ع ,را به ,فدک را ,در این ,سلطان الواعظین شیرازی، ,پیامبر بزرگوار اسلام

مشخصات

آخرین مطالب این وبلاگ

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

fintimnnibo pridarexin آفتاب تیرور اللهم عجل لولیک الفرج بحق زینب کبری سلام الله علیها leapfcomphifi ماشین سازی مسائلی سازنده انواع دستگاه های بسته بندی international news Kenny's info Susan's notes Michelle's notes